manilarise

سلام کردن اینجا خیلی خیلی برام عجیبه اما انقدر دلتنگش بودم نتونستم طاقت بیارم.چطورید؟ خیلی خیلی دلم برایتان تنگ شده اما از فرط بدبختی و بیچارگی درس و کنکور دارم جان میدهم، امیدوارم هرچه سریعتر بتونم بازم بیام کنارتون و روزم رو باهاتون با شادی سپری کنم. به یاد قدیم ندیما _میشِلین

aliariya

@ manilarise  درود متقابل
Reply

LeppepaHina

خدایا نمیدونی چندتا اکانت زدم تا مطمئن شم اگه تو یه روز آپ کردی یا تو مسیج بوردت چیزی گذاشتی متوجه شم و حالا آخرین اکانت نا امیدم نکرد 
          	  
Reply

manilarise

@8070TT از دلتنگی TT
Reply

IELAORIGINAL

■ همه به جونگ کوکِ ۱۹ ساله میگن: قلبتو دنبال کن!
          جونگ کوک هم همینکارو می کنه، اما روحش هم خبر نداره که وقتی عاشق کیم تهیونگ ۳۱ ساله و متاهل میشه، چه دردسری برای سه برادر بزرگترش به بار میاره!
          
          ناکتیفانی اولین فیکشن تماما مصور فندوم!
          
          https://www.wattpad.com/story/339254906?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=IELAORIGINAL

vvvvv_kok

آغاز از ریخته شدن خون یک نفر بود ولی قربانی انتقام هنوز هم اطلاعات درستی از جان باختگان نبود مردم کشور های متحد با  توی گرداب خون غرق میشدن و نجات دهنده کجا بود؟ خدا جونگکوک کجا بود که میزاشت بندهاش درد بکش کجا بود که نمی‌شود انقلابی که بپا شده بود که با بدترین وقایع تاریخی قابله مقایسه نبود 
          
          
          https://www.wattpad.com/story/387817906?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=vvvvv_kok

manilarise

سلام کردن اینجا خیلی خیلی برام عجیبه اما انقدر دلتنگش بودم نتونستم طاقت بیارم.چطورید؟ خیلی خیلی دلم برایتان تنگ شده اما از فرط بدبختی و بیچارگی درس و کنکور دارم جان میدهم، امیدوارم هرچه سریعتر بتونم بازم بیام کنارتون و روزم رو باهاتون با شادی سپری کنم. به یاد قدیم ندیما _میشِلین

aliariya

@ manilarise  درود متقابل
Reply

LeppepaHina

خدایا نمیدونی چندتا اکانت زدم تا مطمئن شم اگه تو یه روز آپ کردی یا تو مسیج بوردت چیزی گذاشتی متوجه شم و حالا آخرین اکانت نا امیدم نکرد 
            
Reply

manilarise

@8070TT از دلتنگی TT
Reply

DejavuRaven

وقت بخیر لاو؛فیکشنِ کوچیکِ من درحال آپه و به حمایتِ تو و نگاهِ ارزشمندت نیاز داره!خوشحال میشم اگه بتونم چند دقیقه‌ای رو میزبانِ نگاهت باشم~
          
          - نگاهِ تیره‌رنگِ تو رُلِ سیگاری بود که با عطرِ شکلاتیش قلبم رو به‌آغوش کشید و آخرین قطره از تردیدِ توی وجودش رو دود کرد.
          - پس حالا بذار به‌جای عطرِ شکلاتیِ چشم‌هام،لب‌هام تبدیل به دراگی بشن که تاابد بهشون اعتیاد پیدا می‌کنی.
          https://www.wattpad.com/story/377098996?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=DejavuRaven